نـدایـــی آمــد از انــوار والا |
بشد نوری پدید از نسل طاها |
چو موجی بود از از بحر ولایت |
که می آمد به ساحل از امامت |
زمین وآسمـان پـر نور گشتند |
ملائک جملگی مسرور گشتند |
نزولـی کرد نـور از قـوس بالا |
هویدا گشت آن در بیت مولا |
که زینـب آمد از نـور ولایت |
شد او عارفه از سـوی امامت |
علـی را همدمـی گردیـد حاصـل |
که خواند او خطبه ها بر ضد باطل |
به دشت کربلا یار حسین شد |
امانتـدار اسـرار حسیـن شـد |
به راه صبـر یکتـا قهرمان شد |
نمایـان ساز ظلم ظالمان شد |
به دشت نینـوا او در یقیـن شد |
چو زهرا اُسوه و بانوی دین شد |