| سالکـــان را عالمــی اندر نظــر |
| هست زانجــا رتبههایی در بصــر |
| بنگری بر دل چو با صـدق و صفــا |
| می شــوی آگه ز اســرار خفــا |
| عالمــی بینی که راه انبیـــاست |
| روشنــی در راه نـور اولیــاست |
| چون روی زان راه سوی حق شـوی |
| وز دو عالــم بگذری مطلق شـوی |
| عالـم دیگر که باشد سـوی خلــق |
| میشویمشغول خُـلق و خـوی خلق |
| عالــم اســود ز حق دورت کند |
| از حقیقـت دور و مهجــورت کنـد |