یـا حسین از نـام تـو در جـان من جانـی دمیـد |
عقـل و هوشم در خیـال عشـق تـو از من رمیـد |
یا حسین چون داده ای سر ما همه بی سرشدیم |
در رهـت سینــه زنـان در وادی دیگـر شـدیـم |
یـا حسیـن سّـر ولایت در شهادت شـد عیـان |
شـور و شـوق عاشقـی آمد پـدیـد اندر جهان |
یـا حسیـن آمـد هوایت غلغله بـر پـا گرفت |
عشـق تـو انـدر قلوب عاشقـان مـأوا گرفت |
یـا حسیـن بـا نـام تو حالم شده حالـی دگر |
لذّت دنیـا شـده در پیـش چشمم بـی ثمـر |
یا حسین در کربلا خون تو شد خون خـدا |
شیــوه ی اهـل وفـــا راز بقــا در نینــوا |
یـا حسیـن آمـوزگار عاشـق شهـر وَلا |
مکتبـت دایـر شده در کـربلا بهر خدا |
یا حسین جان تربتت شد سجده گاه مؤمنان |
نقطــه وصـل عــروج عـارفـان و عـاشقـان |
یا حسیـن عشقت نمود عبـاس را امّیـدوار |
گر تو باشی دستگیرش می شود او رستگار |