تجلی عشق : راز و نیاز

امشبـی در این مکان بهـر نیـاز آمده ام
خسته از فعلم و با سـوز و گداز آمده ام
آمـدم تا که بگویـم همه از راز و نیـاز
نبـود جز تـو نیـازم به تو باز آمـده ام
آمـدم تـا که بگویـم به تو از بـار گنـاه
به دعـا سـوی تو ای بنده نـواز آمده ام

استاد عباس شهریاری سنگسری