خلق گردانید نـوری لم یـزل |
پس دو نیمه کرد آن را در ازل |
نور نیمی شد نبـی مصطفی |
نیـم دیگر شـد علـی مرتضـی |
نور احمد گشت ختم انبیاء |
نـور دیگر هر زمـان شد ایلیـا |
نور احمد بود گنجی مختفی |
تـا شود از بعد عیسی منجلی |
تا کند تکمیل دین را در جهان |
آمـد آییـن محمّـد از نهـان |
هر پیامـی بود بر خلق از خدا |
وحی می شد در بیان مصطفی |
دین شد اکمل با ولای مرتضی |
شد نمودار این پیام از مصطفی |
گشت عبـاس این زمـان شوریـده حال |
شد ز یُمنش مست و مجنون در وصال |