تجلی عشق : انیس خلوت

چرا امشب سفیـر از ملک دلدارم نمـی آید
صفا بخش و انیس خلوت جانم نمی آید
نمی دانم کجا رفته رفیق و همدمم امشب
بمـانـدم انتظـار او چـرا یـارم نمـی آید
همه کاشـانه را گشتم ندیدم روی او را من
گرفتم زانوی غم را که غمخوارم نمی آید
چراغ وادی عشقم چرا امشب شده خاموش
شهابی نه شهودی در شب تارم نمی آید
چرا کرده سکوت امشب زبـان ناطـق قلبم
نشانی نیست از یارم نوایی هم نمی آید
به غم زنجیـر شد قلبم زِ هجر یار دلبندم
ندایـی نه صدایـی از دل زارم نمی آید
بیا بَرهم بزن امشب حجاب و قید و بند عباس
که نومیدی بود کفران نگو دیگر نمی آید

استاد عباس شهریاری سنگسری